خانه اقتصاد کلان مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان؛ تولد یک چرخه سرمایه 1 تریلیون دلاری
مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان؛ تولد یک چرخه سرمایه 1 تریلیون دلاری

مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان؛ تولد یک چرخه سرمایه 1 تریلیون دلاری

در این مقاله:

مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان؛ تولد یک چرخه سرمایه 1 تریلیون دلاری

واشنگتن در طول سال ها میزبان روزهای «تاریخی» زیادی بوده است – آنقدر زیاد که این کلمه بیشتر قدرت خود را از دست داده است. اما هر از گاهی اتفاقی می افتد که واقعا شایسته این عنوان است. امروز یکی از آن لحظات به نظر می رسید. نه به خاطر عکس های تبلیغاتی یا بیانیه های از پیش آماده، بلکه به خاطر این حس غیرقابل انکار که پایه و اساس این رابطه تغییر کرده است. این تغییرات نویدبخش یک مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان در ابعاد جدیدی هستند.

ترامپ و محمد بن سلمان فقط یک دست دادن دوستانه نداشتند. آنها اساسا کل رابطه ایالات متحده و عربستان سعودی را دگرگون کردند و این کار را با انرژی دو فردی انجام دادند که به وضوح می دانند چه چیزی از یکدیگر می خواهند، و این گامی مهم در تقویت مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان بود.

اگر دیپلماسی سنتی یک والس با طراحی دقیق باشد، امروز بیشتر شبیه جلسه امضای برگه شرایط به نظر می رسید. قراردادها، چارچوب ها، تعهدات – این کمتر شبیه محله فاگی باتم بود و بیشتر شبیه یک رویداد تبلیغاتی سهام خصوصی.

در مرکز روز، یک توافقنامه دفاعی استراتژیک قرار داشت که دو کشور را در آغوشی بسیار نزدیک تر به هم قفل می کند. کاخ سفید از قبل آن را «تاریخی» می نامد و برای یک بار هم که شده این اغراق نیست. این گام های محکم، اساس مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان را تقویت می کنند. ایالات متحده همسویی دقیق تری را در مورد ایران و کانون های درگیری منطقه ای به دست می آورد؛ ریاض تضمین های امنیتی رسمی دریافت می کند که فراتر از اطمینان های مبهم گذشته است. بسیاری از کارشناسان باتجربه خاورمیانه بی سروصدا اعتراف خواهند کرد: این همان معامله ای است که محمد بن سلمان سال ها به دنبال آن بوده است.

و سپس نوبت به سخت افزار می رسد. پس از سال ها کشمکش دیپلماتیک، واشنگتن بالاخره در را برای عربستان سعودی گشود تا جنگنده های F-35 را خریداری کند. برای ریاض، این فقط یک ارتقاء نظامی نیست – بلکه نشانه ای از رسیدن به هدف است. همچنین این توافق با یک شراکت صنعتی کامل تر همراه است: تولید مشترک، حضور در زنجیره تامین و تاسیسات نگهداری. چشم انداز 2030 دیگر فقط در خانه نمی ماند؛ در حال حرکت به فضای صنعتی آمریکا است.

توافق هسته ای حتی قابل توجه تر است. یک برنامه هسته ای غیرنظامی با حمایت ایالات متحده – راکتورهای آمریکایی، پادمان های آمریکایی، کنترل چرخه سوخت آمریکایی – چیزی است که هیچ کس چند سال پیش روی آن شرط نمی بست. اما اکنون اینجاست. ریاض مشروعیت و توانایی استراتژیک بلندمدت مورد نظر خود را به دست می آورد، و واشنگتن رضایت (و اهرم فشار) حفظ کل این برنامه را در چارچوب عدم اشاعه خود به دست می آورد. این سیاست آشفته ای است، اما سیاست واقع گرایانه زیرکانه ای است.

و لایه فناوری – که احتمالا مهم ترین بخش در بلندمدت است – نیز بی سروصدا وارد این ترکیب شد. عربستان سعودی می خواهد قطب هوش مصنوعی منطقه باشد، و این بدون دسترسی به تراشه های پیشرفته آمریکایی و زیرساخت ابری محقق نمی شود. توافقات امروز در مورد همکاری هوش مصنوعی، مراکز داده و دسترسی به تراشه اساسا به ریاض چراغ سبز می دهد تا این اکوسیستم را بسازد. هر کسی که رقابت فناوری در خلیج فارس را دنبال می کند، دقیقا می داند چرا این موضوع اهمیت دارد.

معاملات مواد معدنی حیاتی؟ آن هم هست. زنجیره های تامین مشترک که مجموعه معادن عربستان را به بخش های خودروهای برقی، باتری و دفاعی آمریکا متصل می کند. لایه ای دیگر در روند آهسته رقابت های تجاری با چین.

اما ضربان قلب کل این روز – بخشی که هر دو طرف واقعا می خواهند مردم متوجه آن شوند – پول است.

ما از قبل در مورد تعهد سرمایه گذاری 600 میلیارد دلاری عربستان در ایالات متحده مطلع بودیم. هیئت سعودی اکنون شروع به اعلام کرده است که این رقم می تواند با احتساب معاملات آتی، جریان های بخش خصوصی و سرمایه گذاری های مشترک، به 1 تریلیون دلار نزدیک تر شود. این رقمی سرسام آور است، حتی با معیارهای خلیج فارس.

پروژه های انرژی در ایالات متحده، از LNG تا پالایش پایین دستی. یک حرکت بزرگ به سمت هوش مصنوعی و زیرساخت داده های آمریکا. تولیدات دفاعی و زنجیره های تامین هوافضا. ورزش، سرگرمی، املاک و مستغلات – اساسا تمام پالت چشم انداز 2030، صادر شده.

این محمد بن سلمان است که می گوید: اگر آمریکا می خواهد بازسازی کند، ما به تامین مالی این رنسانس کمک خواهیم کرد – اما انتظار داریم جایگاهی در میز مذاکره داشته باشیم.

و اینجاست که در برخی محافل واشنگتن، چشم ها را به چرخش درمی آورد: این اولین سفر محمد بن سلمان از زمان پرونده خاشقجی است. پنج سال پیش او در دی سی منفور بود. اکنون او در مرکز صحنه مرکز کندی ایستاده و به عنوان یک «دوست خوب» مورد استقبال قرار می گیرد. این تحول نشان دهنده ابعاد جدید مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان است. برای درک این نمادگرایی نیازی به مدرک سیاست خارجی ندارید. پول و همسویی استراتژیک راهی برای هموار کردن ناهمواری ها دارند.

در مجموع، این بزرگترین بازنشستی در روابط ایالات متحده و عربستان سعودی از زمان شکل گیری معماری قدیمی پترودلار است، که پایه های یک مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان جدید را بنا می نهد. ریاض دیگر نمی خواهد صرفا به عنوان یک صادرکننده نفت با وابستگی امنیتی دیده شود. این کشور می خواهد یک عمل گرا, یک سازنده, یک قدرت منطقه ای در فناوری و صنعت باشد – و نکته مهم تر اینکه، شریکی باشد که سرمایه اش می تواند اقتصاد آمریکا را شکل دهد، همانطور که امنیت آمریکا پادشاهی را شکل داده است.

ترامپ نیز به نوبه خود دقیقا آنچه را که می خواهد به دست می آورد: جریان معاملات قابل مشاهده، «مشاغل برای آمریکایی ها»، ثبات انرژی، یک پیروزی ژئوپلیتیکی مهم، و وجهه کسی که دروازه های سرمایه گذاری عربستان را بازگشایی کرده و به این مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان حیاتی بخشیده است.

البته، نقاط چالش برانگیز در راه است. کنگره در برابر فروش F-35ها و همکاری هسته ای مقاومت خواهد کرد. کارشناسان سرسخت فناوری نگران انتقال هوش مصنوعی خواهند بود. اسرائیل و ایران هر دو اطلاعیه های امروز را با نگرانی های خاص خود خواهند خواند. گروه های حقوق بشری آن را به عنوان یک بخشش معامله ای محکوم خواهند کرد. این بحث ها هفته ها فضای رسانه ای را پر خواهند کرد.

اما بازارها بر اساس وضوح اخلاقی معامله نمی کنند – آنها بر اساس انرژی، سرمایه و همسویی معامله می کنند. و امروز، هر سه را در مقادیر زیاد ارائه کرد.

آن را بازنشستی، یک چرخش، یک ازدواج سیاسی مصلحتی بنامید – هر طور که دوست دارید. آنچه واقعا اتفاق افتاد ساده تر است: واشنگتن و ریاض یک چرخه سرمایه جدید را باز کردند که پایه و اساس مشارکت راهبردی آمریکا و عربستان را دگرگون می کند و استراتژی صنعتی را تغییر می دهد.

و آنها این کار را به شیوه قدیمی انجام دادند: در یک اتاق، با حضور مسئولین اصلی، و یک عدد بسیار بزرگ که همه می توانستند آن را ببینند.

این تحولات نشان دهنده یک بازنشستی مهم در روابط ایالات متحده و عربستان سعودی است که از یک رابطه سنتی صادرکننده نفت و امنیت فراتر رفته و به سمت یک مشارکت عمیق تر در حوزه های صنعتی، فناوری، دفاعی و سرمایه گذاری متقابل گام برمی دارد. این مسیر جدید، با وجود چالش های پیش رو، پایه های یک استراتژی اقتصادی و ژئوپلیتیکی متفاوت را بنا نهاده است.

The new courtship: Trump, MBS, and the quiet birth of a $1 trillion capital cycle

برچسب ها
ADA BTC oil
نویسنده:
تاریخ بروزرسانی: 19/11/2025
چقدر از این مقاله رضایت داشتید؟
good عالی
mid متوسط
bad ضعیف

دیدگاه شما