با وجود افزایش بی سابقه هزینه های دولت فدرال در سال مالی 1404، کسری بودجه آمریکا به دلیل رشد درآمدهای تعرفه ای کمی کمتر از سال گذشته بود، هرچند همچنان در سطح 1.78 تریلیون دلار باقی ماند. این وضعیت، نگرانی ها در مورد بدهی ملی فزاینده و مسئولیت ناپذیری مالی را افزایش داده و می تواند به تضعیف دلار و کاهش رشد اقتصادی منجر شود.
با وجود تمام صحبت ها در مورد DOGE و کاهش هزینه ها در اوایل سال جاری، دولت فدرال در سال مالی 1404 بیشتر از سال گذشته هزینه کرد و رکورد جدیدی در هزینه ها به ثبت رساند. این روند افزایش هزینه ها به نگرانی ها در مورد کسری بودجه آمریکا دامن زده است.
با این حال، به لطف سرازیر شدن درآمد حاصل از تعرفه ها، کسری بودجه آمریکا در سال مالی 1404 کمی کمتر بود – البته اگر بتوان کسری 1.78 تریلیون دلاری را «کم» نامید.
این رقم در مقایسه با کسری 1.82 تریلیون دلاری در سال مالی 1403 است.
این چهارمین کسری بزرگ در تاریخ بود. تنها کسری های بزرگتر از دو سال گذشته در دوران همه گیری در سال های 1399 و 1400 اتفاق افتادند.
این نمودار میزان کسری بودجه آمریکا در سال های اخیر را به تصویر می کشد.

همانطور که مشاهده می شود، ارقام کسری بودجه در دوران اخیر به اوج خود رسیده اند.
مقامات وزارت خزانه داری تخمین می زنند که نسبت کسری بودجه آمریکا به تولید ناخالص داخلی کمی کاهش یافته و به 5.9 درصد رسیده است. این نسبت معمولا حدود 3 درصد است.
این اولین بار بود که نسبت کسری به تولید ناخالص داخلی از سال 1401 به زیر 6 درصد می رسید، و باعث شد اسکات بسنت، وزیر خزانه داری، اعلام کند: «ما در مسیر درست قرار داریم.»
با این حال، این ارقام چیزی برای افتخار کردن نیستند.
بررسی جزئیات ارقام کسری بودجه آمریکا
دولت ایالات متحده در سال مالی 1404، 5.2 تریلیون دلار درآمد کسب کرد. این رقم 6.4 درصد بیشتر از سال 1403 بود.
افزایش ناگهانی درآمد تعرفه ها به افزایش کل دریافت ها کمک کرد. ایالات متحده 202 میلیارد دلار عوارض گمرکی جمع آوری کرد که افزایش 142 درصدی نسبت به سال قبل را نشان می دهد. دولت تنها در سپتامبر، 30 میلیارد دلار تعرفه دریافت کرد که جهش 295 درصدی نسبت به سال قبل است.
این افزایش بزرگ در درآمدهای مالیاتی پس از افزایش 11 درصدی درآمد در سال گذشته رخ می دهد.
مشکل به وضوح در بخش هزینه ها قرار دارد.
دولت ترامپ در سال گذشته رکورد بیش از 7 تریلیون دلار را شکست که افزایش 4.1 درصدی را نشان می دهد.
در ادامه، جزئیات بیشتری از روند هزینه های دولت فدرال را در این تصویر می بینید.

این تصویر نشان دهنده افزایش چشمگیر هزینه ها در سال های اخیر است که بر کسری بودجه دامن می زند.
هیچ نشانه ای مبنی بر کند شدن هزینه ها در آینده نزدیک وجود ندارد. لایحه بزرگ و زیبا (Big Beautiful Bill) برخی از هزینه ها را «کاهش» داد اما در سایر زمینه ها آن را افزایش داد. علاوه بر این، آن «کاهش ها» از افزایش های پیش بینی شده در هزینه ها بودند. هزینه های واقعی همچنان افزایش خواهند یافت، اما نه به سرعت آنچه در ابتدا برنامه ریزی شده بود. نتیجه نهایی این است که حتی با لایحه بزرگ و زیبا، هزینه ها به صورت مطلق افزایش خواهند یافت.
این یک رویه عادی است.
شاید به خاطر داشته باشید که رئیس جمهور بایدن وعده داده بود که کاهش های [جعلی] هزینه ها با توافق سقف بدهی (که به عنوان قانون [اشتباه نام گذاری شده] مسئولیت مالی نیز شناخته می شود)، «صدها میلیارد» دلار صرفه جویی خواهد کرد.
این اتفاق هرگز نیفتاد.
حامیان لایحه بزرگ و زیبا انتظار دارند که رشد اقتصادی ناشی از کاهش مالیات ها، درآمدها را افزایش داده و کسری بودجه آمریکا را کاهش دهد. با این حال، تاریخ تردیدهای قابل توجهی را در مورد این ادعا ایجاد می کند.
حقیقت ناخوشایند این است که دولت به هیچ وجه متعهد به کاهش جدی هزینه ها نیست و همیشه دلایل جدیدی برای صرف هزینه بیشتر پیدا می کند، چه برای «بحران ها» در داخل کشور و چه برای جنگ ها در خارج از کشور.
پرداخت بدهی
دولت فدرال به طور فزاینده ای تحت بار هزینه های سرسام آور بهره خود قرار دارد. این یکی از دلایلی است که پرزیدنت ترامپ و دیگران در دولت، فدرال رزرو را تحت فشار قرار می دهند تا تحلیل کاهش نرخ بهره فدرال رزرو را رقم بزند.
هزینه بهره بدهی ملی در سال مالی 1403، 1.2 تریلیون دلار بود. این رقم 7.3 درصد نسبت به سال 1403 افزایش یافته بود.
بهره خالص (هزینه بهره – دریافت های بهره) در سال مالی 1404 به 970 میلیارد دلار می رسد.
در سال مالی گذشته، دولت فدرال بیشتر از آنچه برای دفاع ملی (917 میلیارد دلار) یا مدیکر (997 میلیارد دلار) هزینه کرد، برای بهره بدهی هزینه کرد. تنها رده هزینه ای بالاتر، تامین اجتماعی (1.58 تریلیون دلار) است.
عمو سام در سال مالی 1403، 1.13 تریلیون دلار هزینه بهره پرداخت کرد. این اولین بار بود که هزینه بهره از 1 تریلیون دلار فراتر می رفت.
بخش زیادی از بدهی های فعلی، قبل از شروع چرخه افزایش نرخ فدرال رزرو، با نرخ های بسیار پایین تامین مالی شده بود. هر ماه، بخشی از آن اوراق با بازدهی فوق العاده پایین سررسید می شوند و باید با اوراق قرضه با نرخ های بسیار بالاتر جایگزین شوند. و حتی پس از کاهش نرخ ها توسط فدرال رزرو، بازدهی اوراق خزانه داری با کاهش تقاضا برای بدهی ایالات متحده، به سمت بالا حرکت کرده است.
چرا اهمیت دارد؟
بسیاری از مردم طوری رفتار می کنند که گویی کسری بودجه آمریکا و کسری های کلان اهمیتی ندارند. با این حال، همانطور که مرکز سیاست گذاری دوحزبی اشاره می کند، بدهی ملی فزاینده و بی مسئولیتی مالی رو به افزایش، دلار را تضعیف می کند.
«اعتماد به اعتبار ایالات متحده ممکن است توسط وضعیت مالی رو به وخامت سریع، و نگرانی فزاینده از بدهی فدرال که قرار است در سال های آتی به طور قابل توجهی رشد کند، تضعیف شود.»
این می تواند منجر به رشد اقتصادی پایین تر، بیکاری بیشتر، و ثروت سرمایه گذاری کمتر شود.
فقدان اعتماد به وضعیت مالی ایالات متحده همچنین می تواند تقاضا برای بدهی این کشور را کاهش دهد. این امر نرخ بهره اوراق خزانه داری ایالات متحده را برای جذب سرمایه گذاران حتی بالاتر خواهد برد و مشکل پرداخت بهره را تشدید می کند.
خلاصه کلام این است که دولت ایالات متحده مشکل کسری بودجه آمریکا با ریختن پول بیشتر در این سوراخ از طریق تعرفه ها، و حتی کمتر با جایگزینی اداره مالیات، وجود ندارد.
بقیه دنیا در حال توجه هستند.
بایدن بدهی را با سرعت سرسام آوری بالا برد، اما برای منصف بودن، این فقط مشکل بایدن نیست. هر رئیس جمهوری از زمان کلوین کولیج، ایالات متحده را با بدهی ملی بزرگتری نسبت به زمان روی کار آمدن خود ترک کرده است.
برای کنترل وام گیری و هزینه ها، چیزی بیش از ریشه کن کردن اتلاف منابع توسط DOGE نیاز است. حتی اگر دولت ترامپ بتواند هزینه های اختیاری را طبق وعده کاهش دهد، این تنها 27 درصد از کل هزینه ها را تشکیل می دهد. اکثریت قریب به اتفاق مربوط به حقوق و مزایا است، و اراده سیاسی کمی برای کاهش تامین اجتماعی یا مدیکر وجود دارد.
و واقعیت غم انگیز این است که با توجه به انگیزه های سیاسی، افراد قدرتمند همیشه مشکل بدهی و کسری بودجه آمریکا را به آینده موکول می کنند. این یک مشکل بلندمدت است که برای حل آن اقدامات دردناک لازم است. سیاستمداران نمی خواهند دردسر ایجاد کنند. این یک راه سریع برای خروج از پست است. بنابراین، آنها مشکل بدهی و کسری بودجه آمریکا را به تعویق می اندازند و بیشتر خرج می کنند تا رای دهندگان را راضی نگه دارند.
این ها همه خوب و زیبا هستند، اما مشکل بازی به تعویق انداختن مشکلات این است که سرانجام مسیر به پایان می رسد.
این بحث نشان می دهد که با وجود تلاش ها و ادعاها، مشکل کسری بودجه و بدهی ملی آمریکا همچنان پابرجاست و با تصمیمات سیاسی به آینده موکول می شود. این روند مستمر افزایش هزینه ها و عدم اراده جدی برای اصلاحات ساختاری، پیامدهای بلندمدتی برای اقتصاد و ثبات مالی کشور به همراه خواهد داشت و نیاز به توجه و اقدامات فوری دارد.
U.S. government runs fourth-largest budget deficit in history




