خانه اقتصاد کلان تاثیر جنگ تجاری بر بازار جهانی؛ تحلیل واکنش معامله گران
تاثیر جنگ تجاری بر بازار جهانی؛ تحلیل واکنش معامله گران

تاثیر جنگ تجاری بر بازار جهانی؛ تحلیل واکنش معامله گران

در این مقاله:

    جنگ تجاری میان ایالات متحده و چین بار دیگر تشدید شده و تاثیر جنگ تجاری بر بازار جهانی را در ابعاد وسیعی به نمایش گذاشته است. این وضعیت منجر به نوسانات شدید در بازارهای ارز، تغییر در رفتارهای معاملاتی, و حتی سوق یافتن نبردها به سمت تعرفه های بندری شده است، در حالی که معامله گران در مواجهه با عدم قطعیت های ژئوپلیتیکی و کلان اقتصادی، رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفته اند.

    جنگ تجاری دوباره چرخ دنده هایش را به صدا درآورده و پکن هیچ نشانه ای از توقف نشان نمی دهد. این وضعیت بر بازارها سایه افکنده و تاثیر جنگ تجاری بر بازار جهانی قابل مشاهده است. این یک تکرار از ماه آوریل نیست – بیشتر شبیه دنباله ای است که کارگردانی که از سخنرانی های هالیوود خسته شده، آن را نوشته است. چین از هشدارهای پنهان به اقدامات تلافی جویانه فعال روی آورده و نهادهای آمریکایی مرتبط با شرکت Hanwha Ocean کره جنوبی را محدود کرده است. این اقدام تنها درباره اقتصاد نبود – درباره نمایش، حاکمیت و نشان دادن این بود که پکن به عنوان بازیگر نقش مکمل در درام تجاری واشنگتن کلیشه نخواهد شد.

    عهد وزارت بازرگانی برای «مبارزه تا انتها» شاید کلیشه ای لفاظانه به نظر برسد، اما در فضای معاملات ارز، این کلمات مانند صدای زنگ معبد طنین انداز می شوند. معامله گران می دانند که وقتی پکن با قاطعیت صحبت می کند، معمولا نشانه ای از صبر استراتژیک است که در پوشش سرپیچی ظاهر می شود. این لحن، همراه با چرخش دیگری در لفاظی آمریکا که چین را به «پایین کشیدن بقیه» متهم می کند، بر تاثیر جنگ تجاری بر بازار افزود و معامله گران را به سمت نزدیک ترین پناهگاه امن فرستاد. ین، فرانک و یورو به پناهگاه های بازار تبدیل شدند، در حالی که دلار استرالیا و دلار نیوزلند – شاخص های همیشگی احساسات چینی – به زیرزمین طوفان فرستاده شدند.

    این چیزی است که وقتی ژئوپلیتیک با فصلی بودن و موقعیت گیری برخورد می کند، اتفاق می افتد. دلار، که پس از آرامش تعرفه ای آخر هفته، در تلاش برای یک ریکاوری آرام بود، ناگهان خود را بین دو شخصیتش گرفتار می بیند: قلدر متکبر سیستم جهانی و کودک ترسانی که پشت ترازنامه فدرال رزرو پنهان شده است. فعلا، این ارز به وضعیت پناهگاه امن خود تکیه کرده است، اما این پتو آسایش تنها تا زمانی دوام می آورد که بازدهی ها پایدار بمانند و خریداران اوراق خزانه داری همچنان باور داشته باشند که بی نظمی آمریکا به نوعی «امن تر» از هرج و مرج دیگران است.

    علاوه بر این، جدیدترین آمارهای تجاری چین این موضع را جسورانه تر کرده است. تنوع بخشی قوی به این معناست که پکن دیگر نیازی به کوتاه آمدن ندارد. این کشور می تواند در صادرات قدرت نمایی کند، در حالی که ضربات تعرفه های بالاتر را نیز تحمل کند و این خود تاثیر جنگ تجاری بر بازار جهانی را پیچیده تر می کند. به عبارت دیگر، اسلحه تعرفه ای واشنگتن شاید هنوز پر باشد – اما پکن زرهی پوشیده است که در زنجیره های تامین جایگزین ساخته شده است. هر تن مس که به برزیل هدایت می شود، هر کانتینر که از طریق مالزی پرچم گذاری مجدد می شود، هر خط تولید نیمه هادی که از شنژن به پنانگ منتقل می شود، لایه دیگری به برنامه تاب آوری چین اضافه می کند.

    در همین حال، معامله گران امروز هر کلمه از سخنرانی پاول را تجزیه و تحلیل می کنند، هرچند بعید است که حرکت جدیدی باشد. با قطع اطلاعات ناشی از تعطیلی دولت که ریتم کلان اقتصادی را خاموش کرده است، حتی یک زمزمه از زیرشاخص استخدام NFIB نیز می تواند سرعت را تغییر دهد. اگر پاول به آهنگ محتاطانه خود ادامه دهد، احتمالا دلاری را خواهیم دید که لرزان است اما هنوز تسلیم نشده است.

    در جای دیگر، صحنه اروپا همچنان آشفته است. حماسه سیاسی فرانسه تهدید می کند که جفت ارز یورو/دلار را در یک الگوی انتظار نگه دارد، مانند خلبانی که بر فراز یک باند فرودگاه طوفانی پاریس دور می زند. اگر قمار بودجه ای نخست وزیر لکورنو به بحران اعتماد دیگری منجر شود، وضعیت پناهگاه امن یورو بیشتر شبیه یک صحنه مقوایی خواهد بود تا پناهگاهی فولادی.

    در آن سوی کانال (مانش)، بریتانیا به آرامی به سمت واقعیت خود می رود. داده های خنک کننده دستمزد و نرخ بیکاری رو به افزایش، به بانک انگلستان مقداری فضا برای تنفس می دهد – اما نه آنقدر که بتوان تا آذر/دی ماه بی خیال بود. کاهش نرخ در ماه بهمن (فوریه) همچنان دریچه اطمینان احتمالی است، با فرض اینکه سیاست مالی از ریختن نفت سفید بر روی آتش تورم دست بردارد.

    اما درام واقعی صحنه همچنان در توکیو است. سناریوی سیاسی ژاپن از پیروزمندانه به پیچیده تغییر کرده است. پیروزی سانا تاکیچی باید آغازگر یک مسیر سیاستی جدید می بود – سیاست های مالی آسان تر، بانک مرکزی ژاپن دوست داشتنی تر – اما از دست دادن حمایت ائتلاف، اکثریت حزب لیبرال دموکرات (LDP) را به باتلاقی از شن روان تبدیل کرده است. این تحولات نیز به نوبه خود بر تاثیر جنگ تجاری بر بازار ارزهای جهانی می افزاید.

    اکنون، با خروج کومیتو و بو کشیدن احزاب مخالف خون را، حتی این سوال که چه کسی تا پایان ماه نخست وزیر خواهد بود، نامشخص به نظر می رسد. معامله گران، که همیشه به عدم قطعیت حساس بوده اند، شروع به بازگرداندن سرمایه کرده اند. جفت ارز USD/JPY از محدوده 153 سقوط کرده است، زیرا ین جایگاه دیرینه خود را به عنوان پناهگاه امن بازمی یابد. نیکkei، که زمانی از خوش بینی سیاسی مست بود، اکنون به سرعت هوشیار می شود.

    آنچه می بینیم وحشت نیست – خستگی است. بازاری که یاد گرفته است سریع تر از چرخش سیاست ها واکنش نشان دهد، عقب نشینی کند و دوباره آماده شود. تعرفه ها، تعطیلی ها، فروپاشی ائتلاف ها – هر قسمت به نوسانات دامن می زند، اما معامله گران به این سروصدا عادت کرده اند. هرچه واشنگتن و پکن بیشتر شاخ به شاخ شوند، بازار بیشتر این را درونی می کند که این تعادل جدید است: دنیایی که در آن «آتش بس» تنها یک فرصت معاملاتی دیگر و «تلافی» یک سیگنال ورود جدید است که تاثیر جنگ تجاری بر بازار را عمیق تر می کند.

    به این معنا، پیام چین ساده و به طرز وحشیانه ای واضح است: دیگر برای کف زدن بازی نمی کند. برای پایداری بازی می کند. و هرچه این رقص بیشتر طول بکشد، احتمال بیشتری وجود دارد که خستگی – نه آتش – تصمیم بگیرد چه کسی اول از صحنه خارج شود.

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار؛ جنگ های بندری و دریایی شدن تعرفه ها

    جنگ تجاری وارد مرحله بعدی خود شده است، و این بار میدان نبرد فضای مجازی یا کارخانه های تولید تراشه نیست – بلکه بنادر کانتینری هستند. ایالات متحده و چین اسکله های جهان را به گیت های عوارضی تبدیل کرده اند و از شرکت های کشتیرانی اقیانوسی که همه چیز از اسباب بازی های کریسمس گرفته تا نفت خام را حمل می کنند، هزینه دریافت می کنند. در این صحنه جدید جنگ اقتصادی، کشتی های باری به سربازان وظیفه تبدیل شده اند، و هر کانتینر یک پیاده نظام بی میل در یک کشمکش جهانی برای قدرت که تاثیر جنگ تجاری بر بازار را در ابعاد جدیدی نمایان می سازد.

    این اقدام بوی ماجراجویی اقتصادی می دهد که در قالب سیاست لجستیک پنهان شده است. ایالات متحده می خواهد به پکن یادآوری کند که تعرفه ها می توانند به هر رگ تجارت جهانی سرایت کنند؛ چین نیز به نوبه خود می خواهد به واشنگتن نشان دهد که رگ های دریایی می توانند به همان آسانی مسدود شوند که زنجیره های تامین پاره شوند. این دوئلی است که نه با توپ بلکه با جرثقیل ها مبارزه می شود – جایی که عوارض بندری می تواند به اندازه یک تحریم دردناک باشد.

    در همین حال، بازارها استقامت عاطفی یک گردشگر دریازده را دارند. سلفی های S&P 500 سود صبحگاهی خود را لحظه ای که وزارت بازرگانی پکن پاسخ خود را اعلام کرد – واشنگتن را متهم کرد که در حالی که توپ های تعرفه ای خود را بارگذاری می کند، از صلح سخن می گوید – از دست دادند، و اینگونه تاثیر جنگ تجاری بر بازار به سرعت نمایان شد. معامله گرانی که پس از آخرین حمله تعرفه ای ترامپ به آب های آرام امید بسته بودند، به جای آن خود را برای طوفان دیگری آماده کردند.

    اعلام کاخ سفید در روز جمعه مبنی بر اعمال عوارض جدید بر کالاهای چینی از 1 آبان (اول نوامبر) ماه، معادل انداختن لنگر دیگری به دریا بود در حالی که ادعا می شد به سمت دریاهای آزاد حرکت می کنند. طعنه آمیز است که؟ هر دو طرف اصرار دارند که گفت وگو می خواهند، با این حال هر تیتر خبری شبیه به پینگ سونار در یک فیلم جنگ سرد است – هیچ کس مطمئن نیست چه کسی بلوف می زند، همه از آنچه در ادامه می آید وحشت دارند.

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار؛ آنچه بقیه به دنبال آن هستند (نمودارها از طریق گلدمن)

    بازار یک بار دیگر به آن هذیان آشنا – نیمی ترس، نیمی ترس از دست دادن فرصت (FOMO) – فرو رفته است، که در آن قطب نمای همه به شدت می چرخد و هیچ کس به یاد نمی آورد شمال واقعی کجاست. پس از غرش رعدآسای توییتری ترامپ در روز جمعه، بازاری که زمانی سرخوش بود، به پشیز رسید. مازاد خرید بیش از حد که هر شاخص، هر ETF و هر موقعیت اتاق چت خرده فروشی را در بر گرفته بود، در 48 ساعت کاملا پاک شد. این اصلاح نبود – یک انفجار کنترل شده از روانشناسی جمعی بود.

    با وجود تمام سروصداها درباره «بنیادها»، بازار مدرن کمتر بر جریان نقدینگی و بیشتر بر اعترافات می چرخد. موقعیت گیری و تحلیل های تکنیکال به کتب مقدس تبدیل شده اند؛ هر چیز دیگری – داده های اقتصادی، راهنمایی های درآمدی، حتی ژئوپلیتیک – مانند پروپاگاندای یک رژیم خسته تلقی می شود. تعطیلی صرفا دستگاه توهم را خاموش کرد. معامله گران به صفحات نمایش خود خیره ماندند، بدون اینکه بتوانند تصمیم بگیرند بخرند، بفروشند، یا همه را یک شبیه سازی بدانند. در این میان، شاخص وحشت مانند مانیتور قلب در بخش اورژانس اوج گرفت.

    نوسانات بازار نشان دهنده واکنش معامله گران به اخبار جنگ تجاری است. این نمودار، افزایش شدید شاخص وحشت را در یک روز نشان می دهد:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    این جهش بی سابقه، گویای عمق وحشت و عدم قطعیت در بازارهای مالی است.

    ادامه بررسی واکنش های بازار در برابر فشارهای ژئوپلیتیک، تصویری واضح تر از رفتارهای جمعی ارائه می دهد:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    چنین حرکات تند و غیرقابل پیش بینی، به خوبی نوسانات فعلی را منعکس می کنند.

    دین جدید معامله گری این است که بدانی دیگران چه فکر می کنند که بقیه در حال انجام آن هستند. گله دیگر به دنبال ارزش گذاری نیست – به دنبال درک، نقدینگی و پژواک ضعیف اعتماد دیگران است. آنچه ما شاهد بوده ایم، یک عدم تمرکز بزرگ است: صندوق های پوشش ریسک که غرور خود را کاهش می دهند، معامله گران سیستماتیک که کلیدهای خود را می چرخانند، معامله گران خرد که یک واقعیت سنجی با جوهر قرمز به دستشان می رسد. بازار اکنون «خنثی» است، اما در زبان معامله گران، خنثی فقط فضای بین یک وحشت و وحشت بعدی است.

    با وجود نوسانات شدید، نمودارهای زیر وضعیت فعلی احساسات بازار را نشان می دهند که با وجود گرایش به سمت صعودی، همچنان با احتیاط همراه است:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    این تعادل شکننده، منعکس کننده تردید و عدم اطمینان در میان فعالان بازار است.

    بررسی عمیق تر خوش بینی های محتاطانه در بازار، تصویر واضح تری از پویایی کنونی ارائه می دهد:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    این سطح از خوش بینی، نشان دهنده احتیاط سرمایه گذاران در برابر ریسک های موجود است.

    سیگنال های روند کوتاه مدت مانند بندبازی مست می لرزند. تقریبا یک پنجم بازارهای جهانی منفی شده اند، بقیه همچنان به روندهای مثبت چسبیده اند، مانند مشتری یک بار که آخرین کوپن نوشیدنی خود را محکم گرفته است. روند کوتاه مدت S&P منفی شد، سپس مثبت، گویی خود الگوریتم ها نمی توانند تصمیم بگیرند. حدود 18 میلیارد دلار فروش برنامه ریزی شده در سهام جهانی وجود دارد – که با معیارهای بیش از حد بزرگ امروز، ناچیز است – اما در ایالات متحده متمرکز است، جایی که هر کاهش کوچک، تهدید به ایجاد یک آبشار از فروش می کند. اگر نوسانات آرام شود، آن فروش از بین می رود. اگر نشود، ماشین ها به سادگی تا زمانی که دفتر سفارش ها کاملا خالی شود، به فروش ادامه خواهند داد.

    در مواجهه با نوسانات سیگنال های روند کوتاه مدت، وضعیت بازارها به شرح زیر است:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    این نوسانات مداوم، چالش های پیش روی معامله گران را در کوتاه مدت برجسته می کند.

    سقوط روز جمعه، تور ایمنی نامرئی بازار را از بین برد. گاما (gamma) معامله گران در یک جلسه 5 میلیارد دلار سقوط کرد – بزرگترین کاهش در بیش از سه سال گذشته. معامله گران قبلا مانند کمک فنر عمل می کردند، کف ها را می خریدند و سقف ها را می فروختند تا قیمت ها را مهار کنند. اکنون آنها کمتر پوزیشن خرید دارند، به این معنی که دیگر ضربات را جذب نخواهند کرد. تصورش را بکنید یک خودرو با کیسه های هوای خالی: هنوز می توانید سریع رانندگی کنید، اما بهتر است دعا کنید به دیوار نخورید.

    کاهش قابل توجه گاما در بازار، نشان دهنده از بین رفتن یکی از مکانیزم های جذب شوک است. این نمودار وضعیت فعلی را به تصویر می کشد:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    با از بین رفتن این حمایت، بازار در برابر نوسانات آینده آسیب پذیرتر به نظر می رسد.

    پیروان روند، آن راهبان بی احساس مومنتوم، سرانجام برای اولین بار از ماه بهمن (فوریه) مثبت شدند – اما آشفتگی روز جمعه ایمان آنها را به چالش کشید.

    داده های CFTC به دلیل تعطیلی دولت در دسترس نیست، و معامله گران را نسبت به اینکه چه کسی به کدام سمت متمایل است، کور گذاشته است. اما گفت وگوهای پشت میز معامله، داستانی آشنا را روایت می کند – صندوق های پوشش ریسک شاخص های ایالات متحده را به شدت فروختند، به ویژه نزدک، که هرگاه نقدینگی کم می شود، همچنان سیبل محبوب وال استریت است. اروپا ساکت، آسیا مختلط، در حالی که چین در خونریزی بود. همه در تلاشند تا سطح خستگی یکدیگر را حدس بزنند.

    عدم دسترسی به داده های CFTC، تحلیل دقیق بازار را دشوار کرده است، اما روند فروش توسط صندوق های پوشش ریسک را می توان در این نمودار مشاهده کرد:

    تاثیر جنگ تجاری بر بازار

    این حرکت بزرگ در میان سرمایه گذاران نهادی، نشان دهنده تغییر جهت و احتیاط فزاینده است.

    بازخرید سهام شرکت ها – بی حس کننده بزرگ نقدینگی – در حال حاضر تا اواخر مهرماه (اکتبر) متوقف شده است. 40 درصد از پیشنهادهای خرید شرکتی پس از 2 آبان (24 اکتبر) دوباره وارد بازار خواهند شد، اما تا آن زمان، سهام باید بدون عصای خود حرکت کنند. معامله گران این را می دانند؛ چرا که شاخص های نقدینگی به پایین ترین سطح نزدیک به یک دهه سقوط کرده اند. بدون بازخریدها، هر حرکت کوچک سنگین تر، هر افت طولانی تر و هر بازگشت کمتر باورپذیر به نظر می رسد.

    پس همه به دنبال چه هستند؟ نه بنیادها. حتی نه نجواهای شبح وار فدرال رزرو. آنها در کوچه پس کوچه های موقعیت گیری، گاما و روند به دنبال سایه های یکدیگر هستند. بازار دیگر بحثی درباره ارزش نیست – مسابقه ای برای حدس زدن این است که چه کسی قرار است عقب نشینی کند. همه ما در یک کازینوی تاریک می دویم و به صدای حرکت ژتون ها گوش می دهیم. جایی، کسی هنوز باور دارد که می تواند دیلر را شکست دهد. اما پوشش های ریسک دیلر نازک تر، میزها لغزنده تر و اعصاب جمعیت خرد شده است. این تعقیب و گریز ادامه دارد – نه برای حقیقت، نه برای بازدهی، بلکه برای توهم زودگذر اینکه شما هنوز یک قدم جلوتر از بقیه هستید.

    در مجموع، آنچه در بازارهای جهانی شاهد هستیم، نه تنها یک درگیری تجاری بلکه یک رقص پیچیده از ژئوپلیتیک، اقتصاد کلان و روانشناسی جمعی است. معامله گران به این وضعیت عدم قطعیت عادت کرده اند و تلاش می کنند تا در میانه این تلاطم ها، مسیر خود را بیابند. بازارهای مالی دیگر بر اساس بنیادهای سنتی به تنهایی حرکت نمی کنند، بلکه متاثر از پیش بینی رفتارهای دیگران و تاب آوری در برابر شوک های پیاپی هستند، که نشان دهنده دوران جدیدی از معاملات در عصر بی ثباتی های جهانی است.

    The dragon digs in — Markets brace for the next trade war act

    نویسنده:
    تاریخ بروزرسانی: 14/10/2025
    چقدر از این مقاله رضایت داشتید؟
    good عالی
    mid متوسط
    bad ضعیف

    دیدگاه شما