هوش مصنوعی دیگر به چند شرکت بزرگ محدود نمی شود؛ بلکه به صورت گسترده ای در حال ایجاد تحول اقتصاد با هوش مصنوعی است. این پدیده از زیرساخت های صنعتی و اکوسیستم نیمه رسانا گرفته تا لایه های سازمانی و اقتصاد جهانی را در بر می گیرد و به یک عامل فراگیر در بازارهای جهانی تبدیل شده است.
تحول اقتصاد با هوش مصنوعی؛ حلقه های در حال گسترش ابرطوفان
ردپای هوش مصنوعی دیگر چیزی نیست که بتوان آن را به تعداد انگشت شماری از ارائه دهندگان سرویس های ابری بزرگ محدود کرد، همانطور که نمی توان یک موسمی را به یک خط ساحلی واحد محدود کرد. آنچه به عنوان یک رونق خوش ساخت در سیلیکون ولی آغاز شد، اکنون یک تغییر فشارسنجی در کل S&P 500 است یک بازنگری ساختاری قیمت ها که آسیا هر صبح با آن بیدار می شود، گویی در حال تطبیق با یک فشار جوی جدید است. این تغییرات نویدبخش یک تحول اقتصاد با هوش مصنوعی است. معابد پردازنده های گرافیکی (GPU) هنوز هم زیارتگاه هایی هستند که معامله گران در سپیده دم به سوی آن ها دعا می کنند، اما دگرگونی واقعی بازار در حلقه های نفوذ در حال گسترشی رخ می دهد که از آن هسته مرکزی ساطع می شوند.
حلقه اول، زیربنای صنعتی عظیم پروژه منهتن هوش مصنوعی است. تقریبا می توانید آن را در داده های بازار قبل از اینکه در گزارش های درآمدی ظاهر شود، ببینید: صندوق های سرمایه گذاری املاک (REITs) مراکز داده ناگهان مانند دارایی های بلندمدت معامله می شوند؛ شرکت های زیرساخت شبکه برق، دید بلندمدت چندین ساله را به دست می آورند که طی چندین دهه آن را تجربه نکرده بودند.
تولیدکنندگان تجهیزات الکتریکی شامل قطع کننده ها، کابل کشی، تجهیزات سوئیچینگ، سیستم های خنک کننده طوری رفتار می کنند که گویی بدون تغییر حتی یک خط تولید، وارد یک بازنگری بلندمدت قیمت گذاری شده اند. این ها شرکت هایی هستند که زمانی وال استریت با ورق زدن به صفحه آخر مدل ارزش گذاری، آن ها را قیمت گذاری می کرد؛ اکنون آن ها مانند گلوگاه های غیرقابل جایگزین در یک چرخه فوق العاده سرمایه گذاری (capex) به ارزش 5 تریلیون دلار ارزش گذاری می شوند. این پنهان ترین شکل گسترش است: خطوط تولید قدیمی به خطوط تولید رشد تبدیل می شوند، زیرا هوش مصنوعی از نظر فیزیکی به آنچه آن ها می سازند نیاز دارد و این زمینه را برای تحول اقتصاد با هوش مصنوعی فراهم می کند.
سپس حلقه دوم وجود دارد اکوسیستم نیمه رسانا فراتر از درآمدزایی معمول پردازنده های گرافیکی (GPU). اینجاست که جابجایی سلسله مراتب جذاب می شود. تامین کنندگان حافظه، تامین کنندگان لایه زیرین (سابستریت)، متخصصان بسته بندی، طراحان مدیریت انرژی آنالوگ، و غول های لیتوگرافی مانند ASML و مجموعه ای از تامین کنندگان فرعی آن، به ذینفعان ساختاری چگالی محاسباتی تبدیل شده اند.
شما دیگر چرخه های DRAM را معامله نمی کنید؛ بلکه چرخه های ظرفیت هوش مصنوعی را معامله می کنید. این «فصل انویدیا» نیست این یک کمبود جهانی مداوم در کل پشته محاسباتی است، از HBM گرفته تا مدارهای قدرت. اینگونه گسترش از طریق انتشار در زنجیره تامین شکل می گیرد: نه به این دلیل که بازار تصمیم می گیرد نام های بیشتری بخرد، بلکه به این دلیل که فیزیک هوش مصنوعی نام های بیشتری را الزام می کند و بدین ترتیب به تحول اقتصاد با هوش مصنوعی سرعت می بخشد.
اما حلقه سوم لایه سازمانی جایی است که مرحله بعدی گسترش هوش مصنوعی در آن نگاشته می شود. اینجا جایی است که چوب رهبری از «ما پردازنده های گرافیکی (GPU) می فروشیم» به «ما هوش مصنوعی را در داخل سازمان استفاده می کنیم» منتقل می شود و تاثیر سودآوری پراکنده، تجمعی و بی سر و صدا قدرتمند می شود.
غول های نرم افزاری، شرکت های امنیت سایبری، ارائه دهندگان خدمات یکپارچه ابری، پلتفرم های تحلیل داده سلامت، اپراتورهای لجستیک، حتی شرکت های فعال در حوزه مصرف کننده نیازی به اعلام یک پروژه جاه طلبانه (مون شات) ندارند. آنها فقط به چند درصد افزایش حاشیه سود ساختاری از طریق گردش کار خودکار، خدمات مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی، موتورهای پیش بینی ریسک یا زنجیره های تامین بهینه شده نیاز دارند.
اینگونه است که سود سهام بهره وری به آرامی وارد می شود: نه با صدای بلند، نه ناگهانی، بلکه از طریق هزاران بهبود تدریجی. در دنیای با نرخ بهره بالا، کارایی حاشیه سود عامل رشد جدید است و هوش مصنوعی مخزن اکسیژن است که به تحول اقتصاد با هوش مصنوعی کمک می کند.
تحول اقتصاد با هوش مصنوعی در مقیاس جهانی؛ حلقه بیرونی
و بالاخره حلقه بیرونی می آید، بخشی از داستان که تقریبا هیچ کس آن را به درستی مدل سازی نمی کند: سرریز شدن به اقتصاد واقعی تقاضای مس مرتبط با هوش مصنوعی، تقویت شبکه برق، گلوگاه های ترانسفورماتور، ارتقاء شدت انرژی، ساخت و ساز، اخذ مجوز، و توسعه های صنعتی منطقه ای. اینجاست که آسیا کمتر یک تماشاگر و بیشتر یک شرکت کننده می شود. تایوان، کره، ژاپن و به طور فزاینده ای آسیای جنوب شرقی، همگی در حال کشیده شدن به شبکه تامین جهانی هوش مصنوعی هستند.
از تولید تراشه گرفته تا کارخانه های باتری خودروهای الکتریکی و زیرساخت های مقیاس شبکه، سرنوشت منطقه به همان جریان ساختاری گره خورده است که S&P 500 را بازشکل می دهد. هوش مصنوعی یک چرخه فناوری نیست؛ بلکه یک چرخه بازسیم کشی اقتصادی است که به معنای واقعی کلمه تحول اقتصاد با هوش مصنوعی است. و چرخه های بازسیم کشی محدود نمی مانند آنها گسترده می شوند زیرا باید اینگونه باشند.
بنابراین وقتی در مورد گسترش هوش مصنوعی صحبت می کنیم، منظورمان این نیست که «آیا بالاخره S&P 493 پیشنهادی دریافت خواهد کرد؟» ما در مورد جذب تدریجی کل بخش ها به میدان گرانش هوش مصنوعی صحبت می کنیم صنایع تولیدی تبدیل به شرکت های خدماتی سرمایه بر، شرکت های خدماتی تبدیل به ترکیبی از فناوری برق، نرم افزار تبدیل به ماشین های خودکار حاشیه ساز، و نیمه رساناها تبدیل به جاده های عوارضی تجهیزات سرمایه ای می شوند.
هوش مصنوعی دیگر یک خط داستانی نیست. به داربست سودآوری شرکت ها در قرن بیست و یکم تبدیل شده است و نویدبخش تحول اقتصاد با هوش مصنوعی است. و آسیا هر روز در داخل این داربست معامله می کند، چه توکیو شاهد کاهش قیمت در اوراق قرضه دولتی 30 ساله ژاپن باشد، چه کره در چرخه های حافظه پیشرو باشد، یا تایوان ریسک ژئوپلیتیک را مانند مالیات نوسان قیمت گذاری کند یا خیر.
بازار هنوز هوش مصنوعی را به عنوان یک بخش (صنعتی) قاب بندی می کند. اما هوش مصنوعی از قبل مانند یک فرا-عامل رفتار می کند به اندازه جهانی سازی فراگیر، به اندازه دوران گوشی های هوشمند از نظر اقتصادی تحریف کننده، و به اندازه برق ضروری. به همین دلیل است که نفوذ آن به ارائه دهندگان سرویس های ابری بزرگ محدود نخواهد شد.
آن تمام S&P 500 را فرا خواهد گرفت، نه با یک موج واحد، بلکه در حلقه هایی در حال گسترش هر کدام مجموعه ای دیگر از شرکت ها، بخشی دیگر، منطقه ای دیگر را به داخل می کشند. گسترش در راه نیست. گسترش از قبل اینجاست. این تحول اقتصاد با هوش مصنوعی فقط به شیوه ای ظریف، تجمعی و سرمایه بر در حال ورود است که این دنیای جدید بر اساس آن معامله می کند.
این دگرگونی که از مراکز داده شروع شده و تا کوچکترین جزئیات زنجیره تامین گسترش می یابد، نشان می دهد که هوش مصنوعی صرفا یک ترند فناوری نیست؛ بلکه نیرویی است که در حال بازسیم کشی ساختار اقتصادی جهان است. این تغییرات بنیادین، صنایع را مجبور به بازتعریف مدل های کسب وکار خود کرده و آسیا نیز به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از این شبکه جهانی، نقش خود را در این تحول بزرگ ایفا می کند.
Market wrap: Trading inside the expanding rings of the AI superstorm