بررسی ها نشان می دهد که رابطه دلار و بازدهی اوراق خزانه داری آمریکا دچار واگرایی شده است. در حالی که در گذشته همبستگی قوی تری وجود داشت، اکنون این رابطه ضعیف تر شده و عواملی چون سیاست های پولی و تورم بر آن تاثیرگذار هستند.
بسیاری از تحلیلگران درباره دلایل احتمالی واگرایی بین حرکت بازده اوراق قرضه 10 ساله خزانه داری آمریکا و دلار آمریکا نوشته اند که سیاست مالی دشوار آمریکا یکی از عوامل موثر بر ارز؛ چرا بازارهای جهانی به جای ژئوپلیتیک به بانک مرکزی گوش می دهند؟ و دلایل نسبتاً واضح آن است. این موضوع به خصوص در مورد رابطه دلار و بازدهی اوراق اهمیت پیدا می کند. با این حال، همانطور که مایکل پفیستر، تحلیلگر ارز کامرزبانک، اشاره می کند، از زمان آغاز این جدایی ظاهری، بازارها در حال تعجب بوده اند که آیا این یک تحول غیرعادی بوده است یا اینکه دوره قبل از آن، زمانی که هر دو متغیر به طور هم زمان حرکت می کردند، غیرعادی بوده است.
بررسی همبستگی ضعیف در رابطه دلار و بازدهی اوراق
“از روز آزادی، همبستگی ضعیفی بین تغییرات بازده اوراق قرضه خزانه داری آمریکا و دلار آمریکا وجود داشته است. این همبستگی ضعیف نشان دهنده تغییر در رابطه دلار و بازدهی اوراق است. شما اساساً می توانید این را در نمودار اول سمت چپ نیز مشاهده کنید. اگرچه شکافی ایجاد شده است، حرکات از زمان واگرایی به نظر می رسد تا حدی دوباره در هماهنگی حرکت می کنند. بنابراین، این رابطه کاملاً ناپدید نشده است؛ فقط به طور قابل توجهی ضعیف تر شده است. بین تیر 1402 و روز آزادی، این رابطه کاملاً آشکار بود.”
“در آن زمان، منطقی بود که استدلال کنیم افزایش بازده اوراق قرضه خزانه داری آمریکا با دلار قوی تر همراه بود. این موضوع بر رابطه دلار و بازدهی اوراق تأثیر می گذاشت. با این حال، چنین تحلیلی رابطه علی واقعی را نادیده می گیرد که نیازمند روش های بسیار پیشرفته تری نسبت به نمودارهای پراکندگی ساده است. نکته کلیدی این است که وضعیت در دهه 2010 پیش از همه گیری بسیار متفاوت بود. حتی با بهترین نیت در جهان، در آن زمان تشخیص هیچ رابطه ای غیرممکن بود؛ همانطور که یک اقتصادسنج می گوید: R² عملاً 0 است.”
به طور خلاصه، رابطه دلار و بازدهی اوراق به آن اندازه قوی به نظر نمی رسد که داده های تقریباً دو سال بین تیر 1402 و روز آزادی نشان می دهد. این لزوماً به این معنی نیست که رابطه وجود ندارد. به هر حال، دلایل خوبی وجود دارد که چرا در دهه 2010 این رابطه برقرار نشد. در آن زمان، دلار به طور قابل توجهی ارزش خود را افزایش داد زیرا انتظار می رفت فدرال رزرو سیاست پولی خود را به عنوان یکی از معدود بانک های مرکزی غربی عادی سازی کند. این موضوع در تضاد با دلایل ضعف دلار آمریکا؛ از سیاست های فدرال رزرو تا پایداری بازار کار است که می تواند از تغییر سیاست های فدرال رزرو نشأت گیرد.
علاوه بر این، تاثیر تورم آمریکا و دلار؛ ثبات شاخص دلار در آستانه داده های CPI – 26 مرداد 1404 بر بازار، احتمالاً بازدهی ها را مخدوش کرده است، که بر تحلیل رابطه دلار و بازدهی اوراق تأثیر می گذارد. بنابراین، ممکن است لازم باشد داده ها را به فازهای مختلف با وضوح بیشتری تقسیم کنیم تا درک دقیق تری از رابطه دلار و بازدهی اوراق به دست آوریم. این تقسیم بندی می تواند به روشن شدن ابهامات پیرامون رابطه دلار و بازدهی اوراق کمک شایانی کند.
در نهایت، ما به بررسی واگرایی بین بازده اوراق قرضه خزانه داری آمریکا و دلار پرداختیم و دیدیم که چگونه عوامل مختلفی از جمله سیاست های مالی و پولی بر این رابطه تاثیر می گذارند. درک این دینامیک ها برای تحلیلگران و فعالان بازار از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوانند تحولات آتی را بهتر پیش بینی کنند.
How stable is the relationship between US Treasury yields and the US Dollar? – Commerzbank




