در این بررسی، به چگونگی تاثیر سیاست های پولی بر تورم و کاهش قدرت خرید پول پرداخته می شود. اهمیت طلا و نقره در برابر تورم به عنوان سپری در برابر این بی ثباتی اقتصادی، همراه با رویکردهای ایالتی برای ترویج پول سالم، محور اصلی بحث است.
مایک ماهارری، مجری برنامه، این یادداشت میان هفته را با شوخی آغاز می کند که حالا هر روز جمعه سیاه است. در شرایط اقتصادی امروز، بحث درباره موضوعاتی مانند طلا و نقره در برابر تورم اهمیت زیادی پیدا کرده است. این قسمت چهارشنبه منتشر می شود، اما او اصرار دارد که دیروز جمعه سیاه بود، فردا جمعه سیاه خواهد بود و هفته گذشته نیز احتمالا همین طور بود.
او به یاد می آورد که جمعه سیاه یک روز خاص بود، جمعه بعد از شکرگزاری، نه یک فصل بازاریابی شش هفته ای که از اوایل آبان تا دی ادامه دارد. او اعتراف می کند که نوستالژی بخشی از این ماجراست، اما همچنان معتقد است که نیازی نیست فصل کریسمس را درست روز بعد از هالووین آغاز کنیم.
تورم و دلار رو به کاهش شما
سفر اخیر مایک ماهارری به واشنگتن دی سی، فدرال رزرو را دوباره به ذهن او آورد. او به ساختمان اکلز اشاره می کند، جایی که مقامات فدرال هر چند هفته یک بار تصمیم می گیرند که پول شما را چقدر بی ارزش کنند، و از این تصویر برای ورود به بحث تورم استفاده می کند.
او از دوستش جاش نقل قول می کند که می گوید بسیار مفید است که تورم را به جای صرفا افزایش قیمت ها، کاهش قدرت خرید ارز بدانیم. ماهارری این دیدگاه را دوست دارد زیرا سؤال را از «چرا قیمت ها بالا می روند» به «چرا ارزش پول من کمتر شده است» تغییر می دهد.
به طور سنیدی، اقتصاددانان تورم را گسترش عرضه پول و اعتبار تعریف می کردند. این تورم پولی می تواند به صورت قیمت های مصرف کننده بالاتر، که ما آن را با شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) رصد می کنیم، و نیز به صورت تورم قیمت دارایی ها در سهام و املاک و مستغلات ظاهر شود. ترکیب دقیق به آنچه در اقتصاد گسترده تر رخ می دهد بستگی دارد.
ماهارری استدلال می کند که سیاستمداران، بانکداران مرکزی، دانشگاهیان و بخش زیادی از رسانه ها عمدا این تعریف را مبهم کرده اند. وقتی تورم به «قیمت ها در حال افزایش هستند» تقلیل می یابد، سرزنش را می توان به شرکت ها، زنجیره های تامین یا شوک های تصادفی نسبت داد. وقتی آن را به عنوان خلق پول در نظر بگیریم، مسئولیت بر عهده بانک مرکزی، دولت فدرال و استقراض و هزینه های مداوم آن هاست.
چارچوب بندی جاش به سؤال بهتری منجر می شود. به جای اینکه بپرسید چرا سیف وی قیمت شیر را افزایش داد، بپرسید چرا دو دلار دیگر یک گالن (حدود 3.8 لیتر) شیر نمی خرد. منابع و نیروی کار مورد نیاز برای تولید شیر چندان تغییر نکرده است. آنچه تغییر کرده، ارزش پول است که به طور پیوسته توسط یک بانک مرکزی که عرضه پول را گسترش می دهد، نرخ بهره را کاهش می دهد و امکان هزینه های کسری بودجه بیشتر را فراهم می کند، فرسایش یافته است.
از نظر ماهارری، گسترش پولی سوخت یک دولت بزرگ جنگ طلب و رفاه محور است. بدون حمایت فدرال رزرو از واشنگتن با پول تازه ایجاد شده و اعتبار آسان، اندازه و نفوذ دولت فدرال هرگز به اندازه ای که امروز می بینیم، نبود.
شکرگزاری، نفوذ کریسمس، و جمعه سیاه گمشده
از بحث تورم، ماهارری دوباره به تعطیلات برمی گردد. او هرگز از شلوغی های جمعه سیاه لذت نبرده و آن را به یک سنت شخصی برای ماندن در خانه تبدیل کرده است. در حالی که مردم در دهه های 1970 و 1980 به مراکز خرید و فروشگاه های بزرگ سرازیر می شدند، او از آنچه «هرج و مرج پر جمعیت» می خواند، اجتناب می کرد.
نسخه کلاسیک جمعه سیاه مستلزم بیدار شدن قبل از طلوع آفتاب، ایستادن در سرما و جنگیدن برای معاملات محدود بود. بزرگ شدن در کنتاکی، اغلب به معنای دماهای زیر صفر درجه سانتی گراد و کمبود خواب بود. هیچ لپ تاپ تخفیف داری نمی توانست او را ساعت 5 صبح از خانه بیرون بکشاند.
مادر و مادربزرگش برعکس بودند. آن ها خریداران جدی جمعه سیاه بودند که بیشتر خریدهای کریسمس خود را در یک روز سخت جای می دادند. او به یاد می آورد که آن ها قبل از بیدار شدنش می رفتند و حدود ساعت سه یا چهار بعدازظهر برمی گشتند، در حالی که به نظر می رسید 15 راند با مایک تایسون مبارزه کرده اند.
اکنون جمعه سیاه به چیزی که او «نوامبر سیاه و فراتر از آن» می نامد، تبدیل شده است. این موضوع حتی بیشتر او را آزار می دهد زیرا تعطیلات شکرگزاری را که او واقعا از آن لذت می برد و مهم می داند، پایمال می کند.
او معتقد است شکرگزاری هدف حیاتی دارد. این روز مردم را ترغیب می کند که مکث کنند، چیزهای خوب زندگی را بشناسند، و برای شنوندگان مذهبی، از خدا شکرگزاری کنند و به یاد داشته باشند که چیزی بزرگتر از خودشان وجود دارد. علاوه بر این، تمام مزایا را نیز به همراه دارد. می توانید دیر از خواب بیدار شوید. می توانید رژه روز شکرگزاری میسی را تماشا کنید، با تمام شناورها، گروه های موسیقی و پایان بندی بابا نوئل.
می توانید یک برنامه کامل فوتبال را تماشا کنید، با تیم دیترویت لاینز که بالاخره دوباره بازی های رقابتی انجام می دهد. و سپس غذا هست، از بوقلمون و مخلفات گرفته تا پودینگ ذرت و سیب زمینی شیرین.
ماهارری شوخی می کند که «جنگ علیه کریسمس» نمی تواند پایان یابد مگر اینکه کریسمس به اشغال بیشتر ماه نوامبر (آبان) پایان دهد. او با موسیقی و تزئینات کریسمس پس از روز شکرگزاری مشکلی ندارد و معمولا لیست پخش کریسمس خود را در جمعه سیاه آغاز می کند. با این حال، امسال، حضور بچه گربه ها در خانه احتمالا به معنای نداشتن درخت کریسمس است.
چرا این روز واقعا جمعه سیاه نامیده می شود؟
ماهارری سپس به این ادعای آشنا می پردازد که جمعه سیاه نام خود را از لحظه ای می گیرد که خرده فروشان از «قرمز» (ضرر) به «سیاه» (سود) می رسند. او این داستان را یک افسانه می نامد که توسط صنعت خرده فروشی برای بهبود چهره این روز ترویج شده است.
او تاریخچه را تا آنجا که می دانیم دنبال می کند. در سال 1330 خورشیدی (1951 میلادی)، مجله Factory Management and Maintenance از اصطلاح «جمعه سیاه» برای توصیف کارگرانی استفاده کرد که روز بعد از شکرگزاری به دلیل بیماری سر کار نمی آمدند. تقریبا در همان دوره، پلیس فیلادلفیا شروع به استفاده از «جمعه سیاه» و «شنبه سیاه» برای توصیف ترافیک سنگین و شلوغی ها در آغاز فصل خرید کریسمس کرد.
توضیح بهتر «خروج از ضرر و ورود به سود» تا یک مقاله در سال 1360 خورشیدی (1981 میلادی) در روزنامه Philadelphia Inquirer ظاهر نشد، تقریبا سی سال پس از اولین ظهور این اصطلاح. در آن زمان، خرده فروشان و کارشناسان روابط عمومی به وضوح تلاش می کردند عبارتی را که منفی به نظر می رسید، بازسازی کنند.
او به داستانی در روزنامه Philadelphia Inquirer در سال 1364 خورشیدی (1985 میلادی) اشاره می کند که در آن ایروین گرینبرگ از فروشگاه بزرگ Hess در آلنتاون حضور داشت. گرینبرگ از این اصطلاح خشمگین بود و آن را «گناه آلود» و «منزجرکننده» خواند و پرسید چرا کسی باید یک روز خرید ظاهرا شاد را «سیاه» بنامد. ماهارری شوخی می کند که گرینبرگ حتما آن روز وقت زیادی را در فروشگاه خودش نگذرانده است، با توجه به اینکه جمعیت جمعه سیاه چقدر می توانند پرتنش و ناراضی باشند.
در اواسط دهه 1350 خورشیدی (1970 میلادی)، نیویورک تایمز از «جمعه سیاه» برای توصیف شلوغ ترین روز خرید و ترافیک سال استفاده می کرد. ترافیک های سنگین، صف های طولانی، خریداران کلافه و فروشندگان خسته بارها و بارها در تاریخچه این اصطلاح ظاهر می شوند.
از نظر ماهارری، معنی واضح است. آن ها آن را جمعه سیاه می نامند زیرا روزی دلخراش برای بودن در یک فروشگاه است. او این موضوع را با تجربه خود در دهه 1370 خورشیدی (1990 میلادی) در Toys R Us تایید می کند، زمانی که تب پاور رنجرز باعث درگیری فیزیکی بین دو زن بر سر آخرین اسباب بازی مورد نیاز شد. او شخصا به جدا کردن آن ها کمک کرد.
مبادله جنون جمعه سیاه؛ فرصتی برای طلا و نقره در برابر تورم
پس از پاره پاره کردن افسانه جمعه سیاه، ماهارری شوخی می کند که شنوندگان دو گزینه دارند. اگر از هرج و مرج لذت می برند، می توانند وارد آن شوند، اما حداقل باید هنگام کنار زدن مردم مؤدب باشند و هنگام فیلم برداری از هرگونه درگیری، از ویدیوی افقی استفاده کنند تا فیلم بهتر به نظر برسد.
اگر آن ها مانند او از شلوغی متنفرند، راه دیگری برای حفظ ارزش دارایی ها در برابر بی ثباتی اقتصادی و ضعف دلار و طلا و نقره در برابر تورم وجود دارد. از مرکز خرید صرف نظر کنند و به جای آنچه او پول کاغذی بی ارزش از واشنگتن دی سی می نامد، پول واقعی بدهند. این یعنی طلا و نقره.
او به شنوندگان یادآوری می کند که طلا یکی از هدایای اصلی کریسمس بیش از 2000 سال پیش بود و هنوز هم امروز ارزشمند و مورد تقاضا است. این تداوم و اهمیت تاریخی نشان می دهد که طلا و نقره در برابر تورم و نوسانات اقتصادی ابزارهای پایداری هستند. طلا پول واقعی است و ارزش خود را در طول قرن ها حفظ می کند.
شاخص پول سالم 2026
نمودار زیر به وضوح وضعیت شاخص پول سالم 2026 را نشان می دهد و ارتباط آن با ثبات اقتصادی ایالت ها را ترسیم می کند.
همانطور که در نمودار مشاهده می شود، ایالت هایی که سیاست های حمایتی از پول سالم را در پیش گرفته اند، عملکرد بهتری در رتبه بندی دارند.
این قسمت سپس از خرید تعطیلات به سیاست عمومی تغییر می کند. ماهارری شاخص پول سالم 2026 را برجسته می کند، که توسط اتحادیه دفاع از پول سالم با همکاری تولید شده است. این شاخص تمام 50 ایالت را با استفاده از بیش از دوازده معیار رتبه بندی می کند تا مشخص شود چقدر با پول سالم سازگار هستند.
ایالت ها برای سیاست های حامی پول سالم امتیاز دریافت می کنند، که نشان دهنده درک آن ها از نقش طلا و نقره در برابر تورم است. حدود 42 درصد از امتیاز به نحوه برخورد مالیاتی مربوط می شود، مانند اینکه آیا یک ایالت مالیات فروش بر شمش طلا و نقره وضع می کند یا مالیات بر درآمد یا مالیات بر فروش ناخالص بر معاملات فلزات گرانبها اعمال می کند. امتیازات باقیمانده به اقداماتی مانند به رسمیت شناختن نقش قانونی طلا و نقره به عنوان پول، اجازه دادن به ذخایر ایالتی یا صندوق های بازنشستگی برای نگهداری فلزات، و تصویب مقررات دوستدار فروشنده و سرمایه گذار پاداش می دهد.
ماهارری نتایج کلیدی را به اشتراک می گذارد. وایومینگ در صدر رتبه بندی 2026 قرار دارد و این جایگاه برتر را برای مدتی حفظ کرده است. در آخرین نشست، قانون گذاران SF96 را که توسط سناتور باب آید حمایت می شد، تصویب کردند که ایالت گاوچران را در مسیری برای ساخت ذخایر طلای ایالتی با تخصیص اولیه ده میلیون دلاری قرار می دهد.
آیداهو پس از تصویب قانون جدید پول سالم، از جایگاه چهاردهم در سال 2025 به رتبه دوم در سال 2026 صعود کرد. میسوری با تصویب لایحه ای که اصلاحات گسترده ای را به ارمغان آورد، از رتبه بیست و سوم به سوم جهش کرد. در انتهای لیست ایالت واشنگتن قرار دارد که در آخرین رتبه است و به نظر ماهارری، عنوان بدترین ایالت آمریکا برای پول سالم در امسال را دارد.
چرا اقدامات در سطح ایالتی بیشترین اهمیت را دارد
ماهارری استدلال می کند که این نوع کار در سطح ایالتی بسیار مهم است. او درباره اصلاحات پولی گسترده ای که از واشنگتن دی سی در آینده نزدیک صورت گیرد، خوشبین نیست. مگر اینکه یک لابی گر قدرتمند باشید، تماس های شما با کنگره به ندرت تاثیرگذار است. بیشتر مردم یک مکالمه سریع با یک کارآموز و یک ایمیل کلی چند هفته بعد دریافت می کنند.
سیاست های ایالتی بسیار متفاوت به نظر می رسند. بسیاری از قانون گذاران ایالتی به ندرت از رای دهندگان خود در مورد لوایح خاص می شنوند. او به یاد می آورد که یک قانون گذار کنتاکی به او گفت که می تواند یک دوره کامل قانون گذاری را بدون شنیدن حتی یک نظر از رای دهندگان در مورد قانون در حال بررسی بگذراند. در چنین محیطی، سی یا چهل تماس در مورد یک لایحه می تواند آرا را تغییر دهد.
به همین دلیل است که اتحادیه دفاع از پول سالم بر لغو مالیات های ایالتی بر فلزات گرانبها، به رسمیت شناختن طلا و نقره در برابر تورم به عنوان ابزاری برای حفظ ارزش پول، کاهش موانع استفاده از آن ها در معاملات، و تشویق ایالت ها به نگهداری فلزات در ذخایر تمرکز دارد. این اقدامات یک جایگزین عملی برای سیستم فدرال ایجاد می کنند، حتی اگر واشنگتن همچنان به فرسایش دلار ادامه دهد.
ماهارری در اینجا صریح است. تورم یک انتخاب سیاستی عمدی است. خلق پول موتوری است که دولت بزرگ را به حرکت درمی آورد، و مقامات فدرال قصد ندارند داوطلبانه این ابزار را کنار بگذارند. اما اگر ایالت ها خرید، نگهداری و استفاده از طلا و نقره در برابر تورم را آسان تر کنند، افراد می توانند خود را از کاهش ارزش مداوم پس اندازهایشان محافظت کنند.
حفاظت از خود با پول واقعی؛ طلا و نقره در برابر تورم
ماهارری با توصیه های عملی به پایان می رساند. او معتقد است که هر کجا زندگی می کنید، باید پول واقعی به شکل طلا و نقره داشته باشید، زیرا دولت فدرال به زودی از بی ارزش کردن دلار دست نخواهد کشید.
در نهایت، این گفتار بر ضرورت آگاهی از ماهیت واقعی تورم به عنوان کاهش ارزش پول توسط سیاست های پولی تاکید کرد. راهکارهای عملی برای محافظت از پس اندازها، به ویژه از طریق سرمایه گذاری در طلا و نقره، و نقش حیاتی اقدامات ایالتی در ایجاد یک سیستم مالی مقاوم تر، مورد بحث قرار گرفت.
